چگونه بدون پشیمانی و حسرت زندگی کنیم
پشیمانی و حسرت مانند یک شبح است.
وقتی در زندگی خود احساس کمبود می کنیم و مدتی در خود می مانیم.
بعضی اوقات ماه ها، سال ها و حتی دهه ها ادامه می یابد. از آنجا که بدبختی همراهی را دوست دارد، تعجب آور نیست که “شبح” ناخوانده ما در زمان مناسب ظاهر می شود و این معمولاً وقتی به ما یادآوری می شود که آرزو می کنیم در زندگی خود متفاوت عمل کرده باشیم.
مسئله این است که پشیمانی و حسرت تنها در صورتی باقی خواهد ماند که اجازه دهیم. برای اینکه از عهده بار سنگین و شبح ماندگار وی برآییم، ابتدا باید بفهمیم که در زندگی خود از چه چیزی پشیمان هستیم و چرا؟
این یک راهنمای گام به گام برای زندگی بدون پشیمانی است.
-
تأسف بر حسرتهای گذشته
همه سهم نسبتاً خوبی از چیزهایی داشته اند که در زندگی خود پشیمان شده اند، اما سوالی که باید از خود بپرسید این است که چه مدت این بار را تحمل کرده اید؟
گناه و پشیمانی به شدت بر سلامت روان شما تأثیر می گذارد، که در نتیجه می تواند بهره وری جسمی شما را مختل کند.
اولین قدم اعتراف به کارهایی است که از انجام یا انجام ندادن آنها پشیمان شده اید. گام زیر می تواند به شما فضا بدهد تا بتواند در آن موارد گشت و گذار کند.
به یاد داشته باشید، هنگام انجام این کار با خود مهربان باشید. برای رویارویی با چیزهایی که همچنان باعث درد، گناه و رنج ما می شوند، شهامت زیادی لازم است.
۲. یک گفتگوی سالم با خودتان داشته باشید
اکنون، در حالی که در این فضا کاوش می کنید و شروع به پرداختن به مواردی می کنید که پشیمان شده اید، به خاطر داشته باشید که در حال گفتگو با خود هستید. این یک بازی سرزنش کننده نیست و این فضا برای این نیست که شما عذاب وجدان شوید.
یکی از راه های جلوگیری از خودشکنی، شناسایی مواردی است که علیه شما کار می کنند. پشیمانی یکی از اشکال خودشکنی است و حرکت به جلو به معنای گفتگوهای سالم با خود است تا بتوانید ریشه «چیز» را بگیرید. ریشه ای پنهان در مواردی که در زندگی پشیمان هستیم وجود دارد و یافتن آن می تواند به وضوح بیشتری کمک کند.
۳. ریشه را پیدا کنید
بیایید به پیدا کردن آن ریشه ما در موقعیت ها و شرایط مختلف زندگی خود احساس گناه و پشیمانی می کنیم، خواه این حرفه، روابط یا حتی قرار دادن نیازهای ما در عقب باشد.
در اینجا چندین مثال آورده شده است و ریشه این حسرت ها را می گیرد:
پشیمانی ۱: من از پذیرفتن آن پیشنهاد کار پشیمانم. من الان می توانستم به یک مقام ارشد صعود کنم و هر سال x برابر پیشرفت می کردم.
پشیمانی در اینجا مربوط به یک فرصت از دست رفته است. دلیلی وجود دارد که شما ممکن است هنگام ارائه آن فرصت استفاده نکرده باشید و می تواند زمان بندی، دلایل شخصی یا اولویت های خاصی باشد که در آن زمان به توجه شما نیاز داشتند.
اول و مهمترین، ببینید آیا شما همان شخصی هستید که در آن لحظه خاص از زندگی خود بوده اید.
آیا ارزشهای شما یکسان است؟
آیا هنوز همان کارهای قبلی را می خواهید؟
از عدم اشتغال به کار چه تجربه ای کسب کرده اید؟
این احتمال وجود دارد که شما ممکن است همانطور که اکنون هستید یک شخص کاملاً متفاوت باشید. به عنوان انسان، هدف ما این است که نسخه های قدیمی خود را رشد دهیم و بهتر شویم. ریشه این احساس گناه در مورد یک فرصت از دست رفته نیست، بلکه پذیرفتن اینکه ممکن است همه چیز تغییر کرده باشد- از جمله شما.
پشیمانی ۲: از انتقال به شهر جدید پشیمانم. این چیزی نیست که فکر می کردم باشد و خوشحال نیستم.
پشیمانی در اینجا به سمت ناشناخته حرکت می کند و دلیلی وجود داشت که تصمیم گرفتید آن پرش را انجام دهید.
آیا برای امتحان چیز جدید بود یا به این دلیل بود که شما همیشه دوست داشتید در این شهر خاص زندگی کنید؟
آیا برای کسی بود یا چیزی؟
این سؤالات را از خود بپرسید و سپس بررسی کنید که نیازهای فعلی شما چیست.
این امر همچنین مربوط به زندگی در زمان حال است و با این کار انرژی شما متمرکز بر پشیمانی نمی شود بلکه به دنبال یافتن نکات مثبتی هستید که فکر می کنید یک وضعیت منفی است.
به یاد داشته باشید، هر وضعیتی برای تنفس به زمان نیاز دارد.
۴. بپذیرید که شما در حال انجام کار هستید
ما هر روز بیشتر و بیشتر درمورد اینکه چه کسی هستیم یا از این زندگی که در آن هستیم چه می خواهیم، می خواهیم بفهمیم.
بزرگترین هدیه ای که می توانید به خود بدهید این است که تصدیق کنید یک انسان هستید و کمال وجود ندارد. خودتان را بخاطر چیزهایی که هنگام تصمیم گیری ها نمی دانستید ببخشید و از اینجا به بعد اجازه ندهید چیزی مانع رشد شما شود.
تصدیق کنید که تصمیمات خاصی به دلیل خواسته شما در آن لحظه خاص گرفته شده است. این راهی برای تکریم خودتان است. تأسف خوردن به این معنی که شما در گذشته زندگی می کنید و تکریم خود به معنای زندگی در زمان حال است.
۵. برای وقت و انرژی خود ارزش قائل شوید
انرژی ما یکی از با ارزش ترین چیزهایی است که کنترل آن را در اختیار داریم حتی اگر بیشتر اوقات اینطور به نظر نرسد.
استفاده از ابزارهای مدیریت زمان مانند نگه داشتن لیست کارها و واگذاری وظایف خانگی مفید است، اما انرژی فراتر از فقط فعالیت های بدنی است. ما نیز انرژی احساسی داریم.
مراقب انرژی ای که برای کارهای بدنی، روابط با شرکا، دوستان و همکاران، سرگرمی ها و سایر کارهای روزمره خود صرف می کنید، باشید.
اگر احساس می کنید انرژی شما در جنبه های خاصی از زندگی شما تخلیه می شود، این بینش شما است که به شما می گوید آن را بررسی کنید.
یک روز در هفته را انتخاب کنید احساس خود را در مورد برنامه روزمره بررسی کنید:
واقعاً بعد از بررسی ایمیل خود چه حسی دارید؟
وقتی می خواهید ناهار خود را در حال کار کامپیوتر میل کنید، چه حسی دارید؟
اگر بجای ارسال پیامک با عزیزانتان تماس بگیرید، چه حسی به شما دست می دهد؟
همچنین موارد دیگر. برای چیزهایی که برای شما مهم هستند ارزش قائل شوید و از آنها پیروی کنید، به خصوص اگر تاریخ و ساعت مشخصی باشد. این یکی از راههای تکریم و ارج نهادن به خود است.
بسیاری اوقات، وقتی چیزهایی که از نظر ذهنی، جسمی و عاطفی ما را تغذیه می کنند، احترام نمی گذاریم، پشیمانی اتفاق می افتد.
۶. منتظر استراحت آخر هفته نباشید
اگر تمام هفته کار می کنید، لحظه ای که جمعه فرا می رسد و احساس آرامش می کنید. و فریاد می زنید “آخر هفته است!”
هر روز باید این احساسات را برانگیزد. متراکم کردن تمام وقت خود برای آخر هفته ممکن است فرسودگی شغلی را افزایش داده و احساسات غیرمولد را در پی داشته باشد. نباید فقط جمعه آخر هفته باشد که به کارهای شخصی خود برسیم.
روزانه وقت خود را اختصاص دهید تا روح خود را با کارهایی که می خواهید انجام دهید از برق جدا کنید و به آن سوخت دهید. این می تواند از جمله چک نکردن ایمیل ها بعد از ساعت ۶ بعدازظهر، قرار دادن تلفن در یک زمان خاص در حالت هواپیما یا هر روز به سادگی نواختن گیتار باشد.
هرچه بیشتر خودتان را با چیزهایی که باعث خوشحالی شما می شوند تأمین کنید، این بهانه های “من از یادگیری گیتار پشیمان نشدم” یا “از این که وقت بیشتری را با خانواده نگذاشته ام پشیمان می شوم زیرا تمرکز من روی کار خارج از شغلم است.
وقت من مهم است.
۷. اهداف تعیین کنید
تعیین اهداف – اهداف بلند مدت، کوتاه مدت، بزرگ و کوچک ضروری است. وقتی اهداف خود را تعیین می کنید و چشم انداز روشنی در ذهن دارید، تمرکز خود را حفظ می کنید.
غالباً، پشیمانی وقتی اتفاق می افتد که در زندگی “در جایی که می خواهیم نباشیم” باشیم یا به موارد خاصی نرسیم. یکی از راه های زندگی بدون هیچ پشیمانی این است که به راحتی به کارهایی بپردازید که می خواهید به آنها دست پیدا کنید، و حتی بهتر است که هر روز بتوانید آن را ببینید.
چطور؟
یک قلم و کاغذ بردارید- وقت آن است که لیستی ایجاد کنید.
این ۱۰۱ کار است که باید در ۱۰۰۱ روز ورزش انجام دهید. ۱۰۰۱ روز سه سال کمی فاصله دارد و قبل از اینکه بفهمید پرواز می کند. داشتن اهداف کوچک سرگرم کننده به همان اندازه اهداف بزرگ زندگی مهم است. اگرچه این لیست به نظر می رسد یک لیست سطلی باشد (که می تواند باشد) ، اما یک بازه زمانی ۱۰۰۱ روزه را برای تکمیل موارد موجود در لیست خود به شما می دهد.
خود را کوتاه نفروشید و خلاق باشید. می توانید لیست خود را در دسته هایی مانند شغلی و مسافرتی تقسیم کنید یا در صورت یافتن آنها را یادداشت کنید. هر روز یک روز تازه است. این یک تنظیم مجدد ۲۴ ساعته است و سوالی که باید از خود بپرسید این است که امروز در مورد آن چه خواهید کرد.
برای کمک به شما در دستیابی به اهداف خود ، این راهنمای نهایی را برای تعیین هدف بررسی کنید.
۸. از دیگران بیاموزید
“فرودو: … کاش انگشتر هرگز به من نمی آمد. کاش هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداده باشد. »گندالف:” همه کسانی که زندگی می کنند نیز باید چنین زمان هایی را ببینند. ولی آنها حق تصمیم در این مورد را ندارد. همه ما باید تصمیم بگیریم این است که با زمانی که به ما داده می شود چه کنیم.
فیلم ارباب حلقه ها- یاران حلقه
وقتی مرگ فرا می رسد، درک ما از جهان تغییر می کند. این نوشتار، “۲۰ پشیمانی از افراد در بستر مرگ ک زندگی شما را تغییر می دهد” دقیقاً همین موضوع را توضیح می دهد. همه ما فکر می کنیم که جاودانه هستیم اما نیستیم. همه ما اعتقاد داریم که شکست ناپذیر هستیم اما جهان پیرامون ما نشان دهد که شکننده و ظریف هستیم.
در اینجا برخی از موارد ذکر شده ذکر شده است:
کاش خودم را با دیگران مقایسه نمی کردم
کاش به دیگران می گفتم چقدر آنها را دوست دارم.
کاش صبر نمی کردم “فردا شروع کنم”
برخی از عمیق ترین درس ها را از انجام ندادن کافی یا نگفتن کافی یاد می گیریم.
امروز دو کار انجام دهید:
اولین چیز این است که به کسی بگویید که او را دوست دارید و به فکر او هستید.
دومین کار انتخاب کاری است که همیشه می خواستید انجام دهید و امروز آن را شروع کنید. بهانه ای نیست.
سخن آخر
حسرت یک احساس قدرتمند است و اگر مراقب نباشید می تواند افکار، انرژی و وقت شما را مصرف کند.
چندین سال پیش، من تصمیم آگاهانه گرفتم که هر روز بخندم، از جمله در روزهایی که احساس بدبختی می کردم. من می دانستم که وقتی زمانم فرا رسید، می توانم به عقب برگردم و بگویم که زندگی من پر از خنده بود و این تنها چیزی است که به من کمک می کند احساس زنده بودن کنم.
همیشه به یاد داشته باشید که مهم نیست وضعیت شما چطور است، شما می توانید با مهربانی از این “شبح” بخواهید که آنجا را ترک کند، اما تنها زمانی که شما شروع به انجام کارهایی برای خود کنید، آنجا را ترک خواهد کرد.
هرچه هست، آن را با علاقه و عشق انجام دهید.
نوشتار مرتبط:
- آیا می خواهید از راز زندگی در یک زندگی کامل آگاه شوید؟
- این ۲۰ پشیمانی از افراد در بستر مرگ زندگی شما را تغییر می دهد
- چگونه زندگی خود را بالاتر از محدودیت ها شروع کنیم
- ۲۹ هدف برای داشتن یک زندگی کامل
- ۱۴ موردی که باعث خوشبختی شما و لذت بیشتر از زندگی می شود
Im very pleased to find this site. I need to to thank you for ones time for this particularly fantastic read!! I definitely really liked every part of it and I have you bookmarked to see new information on your site.
I would like to thank you for the efforts youve put in penning this site. I really hope to view the same high-grade content by you later on as well. In fact, your creative writing abilities has inspired me to get my own website now 😉
The next time I read a blog, I hope that it wont disappoint me as much as this one. After all, I know it was my choice to read, however I genuinely thought you would probably have something interesting to talk about. All I hear is a bunch of whining about something you could fix if you werent too busy looking for attention.